نگاه هشتم |
نکند زنبورش باشیم!!!!!!! این روزها جمعیت در حرم مولای غریبمان موج میزند همه خدمه آستان مقدس بسیج شده اند تا از این میهمانان پذیرائی کنند وچه پذیرائی خوبی هم میشود امادیشب دلم برای غربت مولا گرفت وبرای غربت او وفرزند منتظرش اشک ریختم! متفکر گرانمایه استاد رحیم پور حرف خوبی میزد میگفت همه اشک ما برای گم شدن مزار زهرا (س) است اما فکر کنید برای آنها که مزارشان پیداست چه کرده ایم ؟؟ میگفت همه قربان کبوترهای حرم وگنبد امام میشویم اما کسی قربان خودش نمیشود !دیشب به این حقیقت پی بردم دیشب به این نتیجه رسیدم که مولا هنوز غریب است به قول آقای فاطمی نیا غریب یعنی آدم در دلش دردهایی باشد که کسی نداند وشک ندارم که مولا به این معنا هنوز غریب است شب گذشته زنان ومردان را با انواع بد حجابی وبلکه بی حجابی دیدم فکر کردم اینها در زیارتشان چگونه میگو.یند :"عامل بامرکم" بی جهت نیست که علی (ع) امام زمان را آواره وغریب وطرد شده مینامد ! راستی عشق به انان فقط به ابراز علاقه زبانی وزیارت ودیدار آنهاست ؟انها از ما عمل وپیروی نمیخواهند ؟چطور وقتی در برابر یک انسان مومن یا یک روحانی قرار میگیریم به ارزشهای او احترام میگذاریم وبه خاطر او حجاب را رعایت میکنیم ایا این مولای کریم این احترام را نمی طلبد ؟ حالا میفهمم چرا امام منتظر نمی اید او در پس پرده غیبتش بر جهالت ما اشک میریزد و..... شک ندارم که مولای کریمی که عادتش احسان است وسجیه اش کرم به همه اینها لطف کرده دوستشان دارد وپذیرائیشان میکند اما بر اشتباهشان هم اندوه میخورد که آنان پدران مهربان ما هستند امام این بدان معنا نیست که هر چه میخواهیم بکنیم بی جهت نیست که سیده ای در خواب دیده بود امام رضا (ع) در بستر بیماریست وزنبوران نیشش میزنند ووقتی خواسته بو زنبورها را دور کند حضرت فرموده بود اینها مهمانان من هستند !! نکند ماهم زنبورش باشیم ! اما بدانید مولا هنوز غریب است ! [ جمعه 87/1/9 ] [ 11:31 صبح ] [ م حجت ]
|
|
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : Persian skin ] |